حیرانی

می‌خواستم یادم باشد به دکترم بگویم من فوبیای تبدیل شدن به مادربزرگم را دارم، می‌ترسم شبیه آدمی بشوم که قله‌های هوش را به مقصد دره‌های خرفتی با خوشحالی طی می‌کند، شبیه آدمی که از روی اعصاب‌ترین موجوداتی‌ست که می‌شناسم و با همه‌ی این‌ها مادربزرگ مادری من است. و این آخری بدجور احتمال شبیه شدن ما بهم را تشدید می‌کند. رو به روی آینه که می‌ایستم از دست موهای جدیدم شاکی‌ام، چون آرایشگرم انگار با بدجنسی تمام کاری کرده باشد که موهایم هم شبیه این موجود که مادربزرگ من هم هست، شده باشد. می‌ترسم. می‌ترسم من هم درست همین زنی بشوم که او هست، زندگی سراسر جنگ، سراسر خودخواهی. این خودخواهی که می‌گویم اینطور است که یعنی اگر هزار جور شکلات وجود داشته باشد که تنها یک جورش از بقیه مرغوب‌تر و خوشمزه‌تر باشد و مادربزرگ من عضو هزار نفری باشد که قرار است شکلات بهش بدهند، دست می‌گذارد روی آن یک جور و به هر نحوی هست آن را برمی‌دارد یا بهتر است بگویم؛ می‌گیردش. درست مثل یک حق. آن هم نه برای نوه‌ها یا بچه‌های خودش؛ نه. بلکه تنها برای خودش. البته این مورد را دوست دارم، چون او فداکاری نمی‌کند و من تا خرخره در فداکاری غرقم. فداکاری حتی برای راننده تاکسی. گاهی فکر می‌کنم بی‌خود می‌ترسم. من صدسال هم که بگذرد، این خصلت فداکاری کردن را به دوش می‌کشم حتی اگر روزی هزار بار ازین که شبیه مادربزرگ‌م شوم، بترسم.

تلفن یک سالن آرایشگری دیگر را روی پایم نوشته‌ام، قرار است بروم از شر این موها خلاص شوم.

آقای میم گفت "به ...یرم."

(نه این که با نوشتن یا خواندن آن "ک" مشکل داشته باشم؛ نه. فقط مراعات خودم و بلاگفا را می‌کنم.)

باهار الف

حال

نظرات  (۳)

آفرین بر مادربزرگ که خودخواهی بلد است... و آفرین بر تو که اینجا را راه انداخته ای...

پاسخ:
پاسخ:
عیب‌جویانم حکایت پیش جانان گفته‌اند
من خود این پیدا همی گویم که پنهان گفته‌اند

۲۲ دی ۹۳ ، ۱۱:۲۲ مادر بزرگ
فداکاری!!؟؟ فک نکنم شما بتونید خودتونو فدا کار صدا کنید!
پاسخ:
متسفانه یا خوشبختانه شما صلاحیتِ قضاوت کردنِ من رو ندارید.
۲۳ دی ۹۳ ، ۱۱:۲۹ مادر بزرگ
من قضاوت نکردم و فداکاریتونو رد نمیکنم، فقط میگم خودتون نباید در مورد این حرف بزنید (فروتنی سالهاست که به باده فراموش رفته!) امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی