حیرانی

چهره‌اش این روزها یادآورِ مردانِ عاشقِ پریشانی‌ست که از همراهیِ معشوق پشیمان است. 

اتومبیل یک خانه‌ی 4در است. آدمیزاد اگر در خانه نفهمد، هیچ‌کجای دیگر هم نمی‌فهمد. اسمس می‌دهد:

You`re The one

من لبخند گذاشته بودم پایش. هیچ‌چیز، هیچ‌وقت شبیهِ قبلش نمی‌شود. برای خوب بودن و ماندن باید حرکت کرد. ممنظورم از حرکت هم "تلاش" نیست. 

چقدر مستاصلم آقا. آبِ دریاها سخت تلخ است، دلِ من؛ سخت آشوب.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی